خبر فوت نادره(حمیده) خیر آبادی همونقدر اندوهگینم کرد که حیرت زده.
گزارش این خبر در خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی ایران تازه زمانی منتشر شد که مراسم خاکسپاری غریبانه و محقر ایشون کاملا پایان پذیرفته بود.
در توجیه این تاخیر، اگر فرض رو بر این بگذاریم که خبرگزاریهای رسمی تا پیش از به پایان رسیدن مراسم خاکسپاری از این موضوع بی اطلاع بودند، پس حضور عکاسان و گزارشگران اونها در طی مراسم خاکسپاری ایشون چطور میتونسته امکانپذیر بوده باشه؟! اگر هم بگیم این سکوت خبری به خواست خوانواده مرحوم نادره بوده، که مطلب از این هم خنده داره تر خواهد شد، چرا که چون خبرگزاریهای رسمی ایران بارها و بارها نشون دادن که احترام به خواست و حفظ حریم شخصی افراد یکی از اون چیزهاییه که حتی به اندازه پشیزی هم براشون ارزش و اهمیت نداره که حالا خواسته باشن خودشون رو مقید به اجرای اون بدونن، اونهم درست در حالی که خانم نادره نه یک شخص معمولی، بلکه یک چهره معروف و شناخته شده جامعه ایران بودن و همین مساله هم انتشار خبر مربوط به درگذشت ایشون رو از این قاعده مستثنی میکرده.
به هرحال از قرار معلوم سانسور و سهل انگاری در اعلام دیرهنگام این خبر از روی عمد و به نیت خاصی صورت گرفته و اتفاقا همین مساله عمق ضعف و هراس حکومت از تبدیل ناگهانی هر گونه حرکت مردمی به یک تجمع خودجوش و ناتوانی اون از رویایی و کنترل و مهار تجمعات غیرمنتظره و برنامه ریزی نشده، حتی در حد مراسم تشییع پیکر یک بانوی سالخورده هنرمند، رو به خوبی نشون میده و با این حساب مشخص نیست که در این روزها میبایستی فاتحه هنرمندان جاودانی چون بانو نادره را خواند و یا فاتحه حکومت پوشالی به اصطلاح مقتدر و مستحکم ایران رو.
.
.
.
به امید رهایی.
یاد و خاطره بانو نادره در کنار سایر هنرمندان عزیز کشورمون گرامی و خاک ایشون بقای عمر بازماندگانشون.
گزارش این خبر در خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی ایران تازه زمانی منتشر شد که مراسم خاکسپاری غریبانه و محقر ایشون کاملا پایان پذیرفته بود.
در توجیه این تاخیر، اگر فرض رو بر این بگذاریم که خبرگزاریهای رسمی تا پیش از به پایان رسیدن مراسم خاکسپاری از این موضوع بی اطلاع بودند، پس حضور عکاسان و گزارشگران اونها در طی مراسم خاکسپاری ایشون چطور میتونسته امکانپذیر بوده باشه؟! اگر هم بگیم این سکوت خبری به خواست خوانواده مرحوم نادره بوده، که مطلب از این هم خنده داره تر خواهد شد، چرا که چون خبرگزاریهای رسمی ایران بارها و بارها نشون دادن که احترام به خواست و حفظ حریم شخصی افراد یکی از اون چیزهاییه که حتی به اندازه پشیزی هم براشون ارزش و اهمیت نداره که حالا خواسته باشن خودشون رو مقید به اجرای اون بدونن، اونهم درست در حالی که خانم نادره نه یک شخص معمولی، بلکه یک چهره معروف و شناخته شده جامعه ایران بودن و همین مساله هم انتشار خبر مربوط به درگذشت ایشون رو از این قاعده مستثنی میکرده.
به هرحال از قرار معلوم سانسور و سهل انگاری در اعلام دیرهنگام این خبر از روی عمد و به نیت خاصی صورت گرفته و اتفاقا همین مساله عمق ضعف و هراس حکومت از تبدیل ناگهانی هر گونه حرکت مردمی به یک تجمع خودجوش و ناتوانی اون از رویایی و کنترل و مهار تجمعات غیرمنتظره و برنامه ریزی نشده، حتی در حد مراسم تشییع پیکر یک بانوی سالخورده هنرمند، رو به خوبی نشون میده و با این حساب مشخص نیست که در این روزها میبایستی فاتحه هنرمندان جاودانی چون بانو نادره را خواند و یا فاتحه حکومت پوشالی به اصطلاح مقتدر و مستحکم ایران رو.
.
.
.
به امید رهایی.
یاد و خاطره بانو نادره در کنار سایر هنرمندان عزیز کشورمون گرامی و خاک ایشون بقای عمر بازماندگانشون.