۳۰ بهمن ۱۳۸۸

یاد آر زشمع مرده، یاد آر...

نمیدونم هنوز کسی خاطرش هست یا نه... یکسال پیش همین موقع ها بود، دو نفر جانباز زمان جنگ در اعتراضی خاموش به فاصله کمتر از یک هفته اقدام به خودسوزی کردن و تموم شدن... یکیشون روز 26 بهمن جلوی مجلس و دیگری 1 اسفند روبروی ساختمان بنیاد شهید... درست انگار که از اول برای سوختن زاده شده بودن، برای تموم شدن...
من نمیدونم بعد از مرگ اون دو نفر چی به سر خوانواده هاشون اومده و امروز مادر و پدر و زن و بچه شون در چه وضع و حالی روزگار میگذرونن، اما از یک چیز اطمینان خاطر دارم و اونهم اینکه اگر این دو جانباز هنوز زنده بودن، امکان نداشت برای خاطر حفظ تاج و تخت حیوانی به پستی و رذالت خامنه ای، روی هموطنهای خودشون باتوم بکشن و دست به خون ندا ها و سهراب ها آلوده کنن...
ای کاش یه جوغیرت و شرف بچه های سوخته و تمام شده جنگ توی وجود اون مزدورهای خودفروخته بی شرفی بود که این روزها نونشون رو میزنن توی خون هموطنان بی گناهشون و میخورن، خیلی زیاد نه، فقط یه جو...
یادشون گرامی و روانشون شاد.



هیچ نظری موجود نیست: