۱۹ تیر ۱۳۸۸

ایدئولوژی ناب زوب شدگان در ولایت وقیح و نیروهای سرکوبگر: اول بکش، بعد سئوال کن (نقل به مضمون)

دقایقی قبل به راهنمایی یکی از کاربران وبسایت بالاترین، مطلبی درباره چگونگی سرکوب مردم معترض رو در وبلاگ یکی از بسیجی های ذوب شدگان ولایت وقیح به نام بین الحرمین خوندم که برای آشنایی سایر دوستان با میزان انسانیت و شرافت این برادران ارزشی مخلص، قسمتهاییش رو ذکر میکنم.

البته تاریخ ارسال این پست حدود یک سال قبل هست ولی نویسنده وبلاگ حدود شش ماه قبل در آخرین پست خودش مدعی میشه که" من مسئول انجمن آموزش های نظامی سایت بسیجیان شدم برای همین زیاد اینور را وقت نمیکنم برسم" و خب وقتی که اینها رو کنار هم میذاری به این نتیجه میرسی که حکومت برای سازماندهی این سرکوبها با خشونت هرچه تمام از قبل برنامه ریزی کرده و در حال تهیه و تدارک بوده و البته همونطور که در همین متن هم به چشم میاد، بیشترین هدفشون هم ایجاد ترس و وحشت بین معترضین و متفرق کردن اونها هست.

به هر حال اگر بخواهیم که بر دشمن غلبه کنیم باید اون رو به خوبی بشناسیم و با تاکتیهاش آشنا باشیم.

عملیات تاکتیکی ضد شورش:
فرض ما بر اینه که جمعیت شورشی تونستن از موانع اولیه
عبور کنن و وضعیت به حالت قرمز رسیده. در این حالت
نیروهای ضد شورش باید به
شدیدترین شکل ممکن به سرکوب نیروهای شورشی بپردازن. حالا یه راست میریم رو آرایشات در عملیات ضد شورش.

1- آرایش پیکانی : در این نوع آرایش نیروهای ضد شورش
باید به سرعت و با دستور فرمانده به شکل پیکان در اومده و با تمام قوا به قلب اغتشاشگران حمله کنن. مسلما در صورتی که این نیروها بتونن جمعیت آشوبگر رو از وسط نصف کنن به راحتی میتونن نسبت به دستگیری اونا اقدام کنن...همیشه برای آشوبگران راه فرار بذارین تا بتونن فرار کنن. بعد از آروم شدن اوضاع میشه از روی
اعترافات افراد دستگیر شده و فیلمهایی که نیروهای اطلاعاتی برداشتن و همچنین جاسوسان ما در بین اغتشاشگران اونا رو شناسایی و بازداشت کرد.

2- آرایش پله به راست و پله به چپ : این دو نوع آرایش
برای سرکوب نیست بلکه بر عکس برای اینه که شما
جمعیت ناآرام رو مجبور به فرار کنین. در حالت پله به راست جمعیت وادار میشه به سمت چپ فرار کنه و در حالت پله به چپ جمعیت به سمت راست هدایت میشه. بدین ترتیب شما از دست اونا راحت
میشین!

3- آرایش لوزی: برای حفاظت شخص یا وسیله ای که در بین
آشوبگرا گیر افتاده به کار میره. مشخصه که الزاما منظور من شکل لوزی نیست بلکه میتونه به صورت دایره ، بیضی ، مستطیل یا هر شکل دیگه ای باشه. مهم اینه که بتونین از مرکز محل قرار گیری حفاظت کنین.

چند نکته کوچیک هم توی عملیات ضد اغتشاش وجود داره که عبارتند از:

...

2- قیافه نفرات باید کاملا اخمو و جدی باشه. مسلمه که اگه بخندید
آشوبگرا سرتون سوار میشن!

3- تجهیزات و مخصوصا باتوم رو به شکلی در دست بگیرین
که کاملا مشخص باشه. به این صورت میتونه باعث ایجاد ترس در جمعیت آشوب طلب بشه.

...

5- از وسایل کمی مثل ماشین آبپاش و رنگپاش حتما استفاده
کنین.

8- استفاده از گاز اشک آور تا آخرین لحظه توصیه نمیشه.
ضمنا بهتره قبل از استفاده از اشک آور این مساله رو از
بلندگو اعلام کنین. ممکنه باعث ترس آشوبگران و متفرق
شدن اونا بشه.

9- استفاده از شوکر و باتوم برقی فقط برای افراد دستگیر شده ای پیشنهاد میشه که خیلی اذیت میکنن.

01- هیچ وقت افراد بازداشت شده رو جلوی دید دیگران کتک نزنین. این کار باعث تحریک جمعیت میشه. بهتره اول اونا رو به
ماشینهای مخصوص انتقال بدین و بعد باهاشون به تمرینات بدنی بپردازین!

11- بهتره از دست بند سیمی استفاده کنین. ( منظورم دستبند پلاستیکی نیست). دستبند سیمی این ویژگی رو داره که شخص دستگیر شده نمیتونه خیلی با دستش بازی کنه چون دستبند به راحتی دستش رو می‌بره.

در نهایت اگر تمام اصول گفته شده جواب نداد پیشنهاد
میکنم از تاکتیک جنگ
های چریکی استفاده کنین:

First kill and second the question

یعنی « اول بکش بعد سوال کن »

پ.ن: از روز کودتای ننگین ۲۲ خرداد به بعد هر بار که میخوام اینها رو مورد خطاب قرار بدم، ناخودآگاه کلمه دشمن میاد توی دهنم، تا حالا خیلی سعی کرده بودم ازش استفاده نکنم ولی فکر نمیکنم لزومی داشته که بیشتر از این خودسانسوری کنم.
پ.ن: قسمت های آخر این مطلب واقعا اوج توحش و عقده ای بودن اینها رو به خوبی نمایش میده، خصوصا اون تیکه آخر که میگه "اول بکش بعد سئوال کن"... بعد از خوندن این متن همه اش ناخودآگاه اون جمله ای میفتم که میگفت "همه گناهکارند مگر اینکه خلافش ثابت بشه".

۲ نظر:

سینااینا گفت...

"هیچ وقت افراد بازداشت شده رو جلوی دید دیگران کتک نزنین. این کار باعث تحریک جمعیت میشه. بهتره اول اونا رو به
ماشینهای مخصوص انتقال بدین و بعد باهاشون به تمرینات بدنی بپردازین"

واقعن چه حرفی میشه زد؟ تازه اینا چیزایی هست که یه بسیجی معمولی حالا یه ذره بالاتر از بقیه بلده و در حدی هست که میشه تو وبلاگ نوشت. ما تو کشورهای دیکتاتوری دیگه زندگی نکردیم نمیدونیم واقعن اونا هم از داخل همینجوری بودن؟ هرچی فکر میکنم میبینم بدترین شرایط تو ایران وجود داره که قابل مقایسه با هیچ کشور دیکتاتوری دیگه یی نیست. مهم تر از همه دین. و بعد نفت و ثروت. بزرگی ایران، جایگاه مهمش. انعطاف حکومت در برابر کشورهای خارجی، قدرت نظامی که شاید بیشتر بخاطر همون ثروت درست شده باشه و البته هوش. هوش نظامی بالا در سران. اما یه چیز دیگه هم هست که بازم با همه ی کشورهای دیگه ی دنیا متفاوته و اون "مردم ایرانه" شاید رو اینجاش حساب نکرده بودند. ایرانی ها یه خاصیتی دارند که از هموطنشون صد تا کتک هم میخورند اما تا یه اجنبی یه فحش بهشون میده خونشون بجوش میاد.. شاید اشتباه اینا هم باز کردن و رو کردن پای روسا و چینیا به این قضایا بوده. هوم.. نمیدونم چی میشه..

نیلوفـــــــــر گفت...

متاسفانه توحش و نفرت از مردم توی نوشته نویسنده مطلب موج ميزنه، شايد اگر اين فرد در يک کشور پيشرفته زندگی ميکرد به عنوان بيمار روانی بستريش ميکردن و تحت کنترل قرارش میدادن، اما خب متاسفانه توی کشور ما اينطور آدمها ميشن "مسئول انجمن آموزش های نظامی سایت بسیجیان" و نتیجه اش هم ميشه همين اوضاع نابسامان و کشت و کشتار و توحشی که داريم ميبينيم...
در مورد اينکه مشخص شدن ردپای روسيه يا چين در اين کودتا، ميتونه باعث خشم مردم مضاعف مردم شده باشه باهات موافقم، ولی فکر میکنم اون عامل اوليه و اصلی که مردم رو به خيابونها اوورد، ظلم و بی عدالتيه که سالهای ساله داره به اسم دين انجام ميشه و مشکلاتيه که بويژه در طول سالهای اخير کمر مردم رو شکسته.
اوضاع خيلی بديه و سئوالهای زيادی توی سرم چرخ ميخوره که براشون پاسخی ندارم...