۲۲ تیر ۱۳۸۸

اطلاعيه کمپين بين المللی حقوق بشر در باره کشته شدن سهراب اعرابی



اطلاعيه کمپين بين المللی حقوق بشر در باره کشته شدن سهراب اعرابی
دوشنبه، ۲۲ تير، ۱۳۸۸

کمپين بين المللی حقوق بشر خواستار حقيقت يابی در باره ناپديد شدگانی شد که در هاله ای از نيرنگ و دروغ، سردرگمی، و رعب و وحشت ايجاد شده گم شده است.
۲۱ تيرماه ۱۳۸۸- کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران امروز گزارش داد که مقامات ايرانی، خانواده سهراب اعرابی، ۱۹ ساله، را پس از گذشت ۲۶ روز از ناپديد شدنش مطلع کردند که او در اثر تيراندازی به قلبش در جريان راهپيمايی کشته شده است.
پروين فهيمی؛ مادر سهراب که از اعضای مادران صلح است در اين مدت ۲۶ روز تلاش های گسترده ای برای کسب خبر در باره پسرش کرده بود و عکس های او را به همه زندانها، دادگاه ها و هر جايی که امکان داشته برده وخواستار روشن شدن وضعيت او شده بود. سرانجام در شامگاه بيستم تيرماه، پس از برگزاری يادبود دهمين سال جنبش دانشجويی، داگاه انقلاب آنها را احضار کرد تا با مراجعه به اداره آگاهی از ميان عکس های فراوان اجساد، سهراب را شناسايی کنند. به گفته اعضای خانواده سهراب به کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران، جسد سهراب در روز ۲۹ خرداد ماه يعنی ۵ روز پس از ناپديد شدنش، به پزشکی قانونی تحويل داده شده است. سهراب اعرابی قرار بود که در تيرماه امسال در کنکور ورودی دانشگاه ها شرکت کند.سهراب اعرابی در اثر تيراندازی به قلبش کشته شده است اما هنوز معلوم نيست که آيا او اول مجروح شده و به بيمارستان منتقل شده و بعد فوت کرده است يا اينکه در همان جريان راهپيمايی و بلافاصله پس از تيراندازی کشته شده است.
هادی قائمی؛ سخنگوی کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران در مورد مرگ سهراب گفت:" اگر سهراب در اثر تيراندازی در روز ۲۵ خرداد ماه در خيابان کشته شده است، چرا جسد او در روز ۲۹ خرداد ماه تحويل پزشکی قانونی شده است؟" هادی قائمی با شدت تمام اعلام کرد که "ما خواستار يک تحقيق مستقل و يک پاسخگويی کامل در باره علت مرگ سهراب اعرابی و پيگيری مناسب توسط قوه قضائيه هستيم." قائمی تاکيد کرد که "اين تحقيق بايد روشن کند که مقامات منتظر چه چيزی بودند و چرا اين همه مدت طول کشيد تا به مادرسهراب خبر مرگش را بدهند."
فقدان شفافيت و تاخير محاسبه شده در خبررسانی در باره مرگ بدون هيچ توضيح سهراب، تنها باعث شده است که نگرانی ها در باره سايرکسانی افزايش پيدا کند که ياجزو ناپديد شدگان هستند و يا بازداشت شدگانی که بدون هيچ ارتباطی با خانواده و وکيل در وضعيت بی ارتباط با دنيای خارج به مدت يک ماه در بازداشت هستند. خبری مبنی بر بازداشت حدود ۱۹۰ نفر در جريان تظاهرات در روز ۱۸ تير نيز اين نگرانی ها را شدت داده است.
هادی قائمی در باره اين نگرانی ها گفت:" بسياری از خانواده ها در وحشت هستند که به آنها هم خبر مرگ عزيزانشان را در راهپيمايی ها بدهند در حاليکه حقيقت همچنان مبهم بماند." هادی قائمی تاکيد کرد که " علاوه بر همه اينها، بی خبری از وضعيت ناپديد شدگان، برای خانواده آنها يک شکنجه است."

کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران


۲ نظر:

سینااینا گفت...

"دادگاه انقلاب آنها را احضار کرد تا با مراجعه به اداره آگاهی از ميان عکس های فراوان اجساد، سهراب را شناسايی کنند."
.
چرا هیچ خبری از خانواده های بقیه این افراد نیست؟ این همه کشته شدند.. فقط یه لحظه خودم رو میذارم جای یکی از این افراد که عزیزانشون کشته شدند، اونهم به این وضع.. نمیدونم چجوری میشه تحمل کرد.. بعضی وقتها دلم میخواست یک نیرویی داشتم که...
.
.
سرزدن به وبلاگت شده روزانه! مثل اون شیر پاکتی های کوچولوی روزانه بود که آدم توی تلویزیون میدید میخواست زود یکیشون رو باز کنه بخوره!

نیلوفـــــــــر گفت...

سلام سینای عزیز، اتفاقا من هم امروز با یکی از دوستام درباره همین موضوع صحبت میکردیم، واقعیت اینه که آمار کشته شده ها خیلی بیشتر از اینهاست. من فردای شنبه سیاه با یکی از آشناهامون در تهران که پزشک هست و اتفاقا مطبش نسبتا یالای شهر هم هست صحبت میکردم، باور کن خون گریه میکرد، میگفت اینجا که تازه توی دل درگیریها نبوده نمیدونی چقدر زخمی و مجروح اوورده بودن و یه چیزهایی تعریف میکرد که اگر من از شخص سومی میشنیدم محال بود باور کنم... اما خب نکته ای که باید توجه داشت اینه که ظاهرا خیلی از این خوانواده ها رو تحت فشار میذارن که اگر رسانه ها رو در جریان کشته شدن بستگانشون قرار بدن جنازه رو بهشون تحویل نمیدن و یا فلان بلا رو سرشون میارن و ... و مادر سهراب هم خودش عضو جنبش مادران صلح بود و هم از این قبیل تهدیدات ترسی نداشت و همونطوری که فیلمش هست موقع تدفین پسرش هم بی ملاحظه همه حرفهاش رو زد و بعد هم اینکه فراموش نکینم که این زن به قول خودش ۲۶ روز تمام هر روز میرفته سراغ اینها و دست بردار هم نبوده و به قولی اینقدر اومده و رفته تا کلافه شون کرده و بهش واقعیت رو گفتن و جنازه رو تحویل دادن.
یک مسئله دیگه ای هم که هست اینه که احتمالا خوانواده های قربانیان رو مثل مادر سهراب سر دووندن و بهشون اميد دادن که طرف دستگير شده و زنده است و ... تا جنازه عزیزانشون رو بعد از برگزاری مراسم ۱۸ تیر تحویل بدن که برای ۱۸ تیر خیلی شلوغ نشه.
ضمنا اینکه به اینجا سر میزنی مایه خوشحالی منه، فقط امیدوارم که این پاکت هر روز پر و پیمون باشه که ارزش باز کردن رو داشته باشه. (البته احتمالا اين ترم بدبخت ميشم! تا همين يک ماه پیش و قبل از این انتخابات لعنتی برنامه ام این بود که همه امتحانها رو توی ترمين اول بنويسم، اما هی يکی يکی سرشون میدم واسه ترمين دوم، حالا نيفتن واسه سال بعد خيلی شاهکار کردم!!!)